{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی لرزیدن، (درمحا در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان, معنی لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان, معنی gcxdbj، (bckpاmci)bmbg fmbj، id[اj, معنی اصطلاح لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان, معادل لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان, لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان چی میشه؟, لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان یعنی چی؟, لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان synonym, لرزیدن، (درمحاوره)دودل بودن، هیجان definition,
معنی Ghassab, معنی alluvium, ترجمه alluvium به فارسی, معنی integral part, ترجمه integral part به فارسی, معنی Transmit, ترجمه Transmit به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی